تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۲۲۴. این دو روز تیتروار!

فقط اونجا که همه چیو واسه «ش» گفتم بعد گفت الان میفهمم چرا انقدر عجیب غریبی، چرا دمی سکچوالی، چرا نمیتونی وارد رابطه شی، چرا حاضر نیستی با کسی باشی، چرا حاضر نیستی س.ک.س داشته باشی.. و خیلی جدی وادارم کرد برم روانکاوی..

حس کردم واقعا دلم میخواد که با «ب» هم درمورد همه چی حرف بزنم و خیلی چیزا رو بگم.. درموردش حرف زدیم. بعدش بهش گفتم الان حس بدی بهم داری؟! گفت نه اصلااا. بعد گفت حالا وایسا من یه چیزی بگم. من وقتی دوازده سالم بود دوبار بهم تجاوز شد. هممممه ی دنیا رو سرم خراب شد. حتی نمیتونم توصیف کنم حالمو..

دو جلسه نیم ساعته پشت سر هم با یه دکتر روانشناس داشتم. گفت التیام یه درد هفت ساله راحت نیست.. سخته ولی شدنیه.. 

خیلی جدی میخوام این مورد به نتیجه برسه. اگه جواب نگیرم میرم روانپزشک :)

حال خوبی ندارم اصلا..

۱ نظر ۷ موافق ۰ مخالف
Mona
۲۰ آذر ۱۷:۴۱
به شما هم تجاوز شده....... وای خدای من😔
روزی مفصل باید باهاتون صحبت کنم پس....... 😔

پاسخ :

تجاوز؟؟؟!!! معلومه که نه!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان