تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

28 تیر ۱۴۰۳

برنامه زندگیمون این دو هفته قهوه، درس، قهوه، درس، قهوه، درس ... و ارتقایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره.

مادربزرگم پنج روز پیش مرد. روحیه داغونی دارم. همه مغزم ترومای مرگه و غم. دو سه هفته‌ست کار نکردم و استرس بی‌پولی این ماه و چکایی که باید پاس کنم رو هم دارم. و دوست‌پسری که طبق معمول اعصابمو توی بدترین شرایط روحیم به گا میده. و ارتقایی که هر چقدر میخونم، مقدار پیش‌رویم کم و احمقانه‌ست.

این یه هفته هم بگذره و پرونده سال یکمو ببندم. بعدم جمع کنم و یه ماه برم خونه. ثانیه شماری میکنم واسه اون لحظه.

۰ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان