فرق ۲۵ سالگی با ۱۵ سالگی اونجاست که توی ۱۵ سالگی فکر میکنی ممکنه دیگه هرگز فلان چیز رو تجربه نکنی یا از فلان اتفاق بد جون سالم به در نمیبری. ولی توی ۲۵ سالگی میدونی که هر حس و اتفاقی گذراست و مثل یه چرخه باطل، حوادث بارها و بارها تکرار میشن. مثلا اینکه حدود ده سال پیش، توی ۱۵ سالگی و در اوج حماقت فکر میکردم نمیتونم از یه آدمی بگذرم! ولی الان، بعد از ده سال، تولد ۳۸ سالگی! اون ادمه و عکس پروفایلش، عکس خودش و بچهی کوچیکشه :)) و من فکر میکنم چقدر احمق بودم توی اون سن و خیلی چیزای دیگه..
بزرگترین معجزهی زندگی، گذر زمانه..