جمعه ۱۳ اسفند ۰۰
باد و بارون شدیده. در و پنجره محکم به هم میکوبن. یک ساعت پیش یه زلزله واقعا شدید اومد. منم و در و دیوار خونه و صدای باد و بارون و کوبیدن در و پنجره ها به هم. مطلقا تنها، توی یه روستای کوچیک توی یه استان غریبه و بدون دوست و آشنا. و گاهی فکر میکنم اگه اینجا توی تنهایی بمیرم چی؟!
و اصلا من اینجا چه غلطی میکنم؟؟