تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

9. نظر بدید لطفا

فکر کنم اکثرتون حداقل یک ساله که منو میخونید و میشناسید و البته خیلیاتون چند ساله منو میشناسید. دوست دارم نظرتون و دیدتون رو خیلی خیلی صادقانه درمورد خودم بدونم. اگه هم دوست نداشتید اسمتون باشه، ناشناس کامنت بذارید. فقط لطفا صادقانه و با ذکر نکات منفی ای که ازم دیدید ;-)

۱۹ نظر ۵ موافق ۰ مخالف
آسمان شب
۲۷ آبان ۰۰:۱۰
سلام.
خیلی وقت پیشا یه وبلاگ میخوندم اسمش کاکتوس بود.داروسازی میخوند الان اولین باره که اومدم اینجا و خب دنبال این میگردم که ببینم خودتی یا نه.
اخه اسمت کاکتوسه و اولین پستتم نوشتی فارما نخوندی.پس یعنی داروسازی میخونی فکر کنم.
اون دختری که میگم انگلیس فکر کنم زندگی میکرد.دانشگاه منچستر میرفت فکر کنم.حالا خودتی یا اشتباه میکنم؟

پاسخ :

سلام.
نه من نیستم. تازه چند ماهه اسممو به کاکتوس تغییر دادم. رشتم هم دندونه نه دارو.ولی خب ما ها هم دو واحد فارما باید پاس کنیم :-) و درکمال تاسف ایران هم هستم :||||||
پرواز ...
۰۶ مهر ۱۲:۳۷
غیر قابل پیش بینی هستی :) یعنی آدم نمیدونه از حرفی که قراره بزنه تو ناراحت میشی یا خوشحال یا حتی عصبانی :| :) من خودم بشخصه خیلی توی کامنت نوشتن برای تو حواسم رو جمع میکنم . خیلی وقتا هم چیزی که میخوام بگم رو نمیگم :)) حالا شاید تصورم اشتباه باشه ولی الان در حال حاضر همین تصور رو دارم :)
اینکه از حقت دفاع میکنی رو خیلی دوست دارم . فک میکنم رک هم باشی :) منطقی و مستقل بودنت هم که عالیه :) 
راستش رو هم بگم خیلی مشتاقم یه بار از نزدیک ببینمت و باهات حرف بزنم :)
دیگه همینا ~_~

پاسخ :

نه واقعا اینطوری نیستم که زود عصبانی بشم و اینا. ولی نمیدونم چرا ناخوداگاه لحنم توی تکست دادن تند بنظر میرسه. با خیال راحت بگو نظرتو پرواز جان.
رک هستم ولی از نوع با ادبش :-)))) بعضیا رک بودنو با بی ادبی ترکیب می کنن و خیلی ترکیب بدی از اب درمیاد :-)
خیلی مرسی از نظر لطفت به من پرواز جان..
ایشالا یه بار که اومدی شهر ما، ببینیم همدیگرو :-)
x
۰۳ مهر ۲۰:۵۳
خب راستش هر دوتاش 
هر پستی از وبت رو می خوندم یاد یه قسمت از زندگی خودم میفتادم :) یعنی از وقتی حدود یک ساله رفتی تو خط روزمره نویسی ورفتارت با ادم ها رو تو وبت شرح میدادی بیشتر متوجه شباهت های رفتاریمون میشدم .... 
در مورد شباهت هامون میتونم اصافه کنم : حتی این که در نگاه اول ادم ارومی به نظر میای و فکر میکنن میتونن بهت زور بگن ولی پاش برسه میفهمن سخت در اشتباهن :)))

پاسخ :

ای بابا.. نیمه ی گم شدم بودی و نمیدونستم :-)))))
x
۳۱ شهریور ۲۲:۴۵
عجب ! امشب حساب کردم دیدم حدود دوسال از اشنایی مون میگذره .... جالبه که هیچ وقت فکر نکردم یه دوست وبلاگی هستی فقط , تصویرت هم ظاهری  هم رفتاری همیشه تو ذهنم شفاف وزنده بوده 

یک ثانیه کل کاکتوس دو سال قبل تو ذهنم مرور شد 

یه تغییر واضح حس کردم 
کاکتوس امروز خیلی سازگارتره بامحیط وشرایط تا کاکتوس دوسال قبل ....سخته توضیحش , امیدوارم جملاتم بتونه منظورم رو درست ودقیق برسونه 
 کاکتوس دو سال قبل شخصیتش انعطاف پذیری خیلی کمتری داشت تا کاکتوس امروز و این مساله کاملا برای من محسوسه ..... الان کاکتوس خیلی از ادم هایی رو که قبلا سیاه می دید , خاکستری میبینه , نسبت به دو سال قبل بیشتر تفاوتش با ادم ها رو پذیرفته و راحت تر با ادم ها کنار میاد....هنوز هم بدی ادم ها رو واضح میبینه ولی این بار تمرکزش واسه زندگی کنار ادم ها ,روی نکات مثبته .  واین تغییر طی دوسال به نظرم خیلی خوبه وبا سرعت خیلی بالایی رخ داده .... خیلی از ادم ها ممکنه بعد از ده بیست سال هم نتونن این تغییر مرحله رو داشته باشن تو دیدگاهشون . 

قبل تر بیشتر دوست داشتی اطرافیانت((ادمهای متفاوت با خودت )) رو به چالش بکشی اما الان انگار سالم بودن اعصابت رو ترجیح میدی و پذیرفتی تعییر پذیری ادم ها اونقدرا معنایی نداره 


پاسخ :

قبول نیست ایکس جان. تو انقدر منو خوب میشناسی و همچنان خودت واسم مبهم و ناشناخته ای ;-)
مرسی بابت کامنتات. انصافا جذاب ترین کامنت این پست بود و چند بار خوندمش! مرسی از این همه نظر مثبت و لطفی که نسبت به من داری و مرسی بابت این چند سال رفاقت مجازی. یک دنیا ممنون ازت :-)
x
۳۱ شهریور ۲۲:۰۹
نکته ای که تا حالاشاید اشاره بهش نکردم اینه که تو شدیدا از اون مدل آدم هایی هستی که بیشتر از ابراز احساسات کلامی , با رفتارت وکارات محبت و دلسوزیت رو نشون میدی به اطرافیانت .... مردعملی تا حرف !
یه نفر ببینتت(تو دنیای حقیقی) فکر می کنه خیلی ادم بی تفاوتی هستی نسبت به زندگی و ادم ها. مطمئنم خیلی وقت ها برچسب بی احساسی خوردی اما حقیقت اینه که دقت نظر و توجهی که تو به ادم ها و زندگی داری شاید کمتر کسی داشته باشه فقط دوست نداری بلند بلند هر فکر وحسی و نگرانی  رو بیان کنی   مگر زمانی که حالت ضرورت داشته باشه (و بیشتر این اتفاق زمانی میفته که حس می کنی حریم شخصیت یه خطر افتاده) واقعا حواست به ریز ترین علاقمندی ها و حساسیت اطرافیانت هست و رعایتشون می کنی 

خوبی تا وقتی کاری به کارت نداشته باشن , سعی می کنی کمترین اصطکاک رو با ادم هاداشته باشی و تو صلح زندگی کنی انا اگر به هر دلیل پرت به پر کسی گرفت ( که قطعا شروع کننده طرف نقابل بوده) با خاک یکسانشون می کنی :))

عاشق شخصیت مستقلتم 
عاشق صراحت رفتارت 
عاشق اینم که ادم ها رو بر حسب ادم بودنشون می سنجی وباهاشون رفتار می کنی نه بر اساس جنسیتشون .... یعنی با دخترا و پسرا یه جور رفتار می کنی و حرف میزنی اگر هم زیادی از مردی فاصله گرفتی قطعا جنبه اش اقتضا می کرده 


ادم هایی که اطرافت هستن و سطحی بشناسنت قطعا تا حالا قضاوت های عجیب وغریبی کردن راجع بهت که 180 درجه با شخصیت کاکتوس فرق داره (به خاطر همون تودار بودنت و این که روی خوش رو فقط به کسی نشون میدی که فکر می کنی لایقشه ) اما این قضاوت ها حتی اونقدر واسه تواهمیت نداره که ثانیه ای وایسی توضیحی بابت رفتارت بدی و تهش لبخندمیزنی ردمیشی چون میدونی ادمی که تو رو میشناسه میدونه کارات بی دلیل و بی حساب نیست وقضاوتتنمی کنه اما ادمی هم که نشناستت اگر لازم باشه بعد باهات بیشتر اشنا بشه و خودش باشناخت بیشترت شرمنده قضاوتش میشه , و در کنارش معتقدی. ادمی هم که قراره تا همیشه شناختش ازت سطحی بمونه, نظرش ابدا اهمیتی نداره 


این که شخصیت مهرطلب نداری ((مشکل خیلی از ادم های جامعه)) خیلی شخصیتت رو واسه من محترم تر می کنه 

این که ادمی هستی که تماما عهده دار مسیولیت کاراش شده و هر وقت شکست بخوره زمین و زمان رو مقصر نمی دونه به جاش بررسی می کنهمشکل از کجای کار خودش بوده,شخصیت روهزاران برابر قابل احترام می کنه برام 

و با احترام : فلفل نبین چه ریزه من رو یادتو میندازه :)

پاسخ :

اقا یه سوال. اینکه تو منو انقدر خوب میشناسی واسه اینه که چند ساله منو میخونی یا چون خودتم عین منی؟! :-)))))
x
۳۱ شهریور ۲۱:۴۹
قبلا نظرم رو ریز ریز بین کامنت هام گفتم ولی یه بار سعی می کنم جمعشون کنم یکجا بگم :)

پاسخ :

مرسی :-)
شما اگه نگی هم قبوله ;-)
ــ یاس ــ
۳۱ شهریور ۱۱:۰۰
به نظر من از خیلی از جهات شخصیت تحسین برانگیزی داری، مستقلی، و متفکری، و بینش تفکرت اکتسابی بوده و براش تلاش کردی، دنبالش رفتی
به نظر من شخصیت محکمی داری، همینطور با اعتماد به نفسی که این فوق العاده س. 
و یه ویژگی دیگه که خیلی به چشمم میاد تلاش گر بودنته! یادمه قبل از سال پیش یه جا گفته بودی من وقت نکردم خیلی فیلما رو ببینم، و بعد از اون به طرز چشم گیری مطالعه کتاب و تماشای فیلم های خوب رو تو برنامه ت قرار داری و اونم تویی که هممون میدونیم چقدر وقت خالی توی برنامه ت کم پیدا میشه و چقدر درس سرت ریخته. این ویژگی تو خیلی از مسائل دیگه هم هست
مثلا اگه الان یکی دو سال پیش بود میگفتم یه خصوصیتت اینه که خیلی زود ناراحت میشی و عکس العمل نشون میدی، ولی این مورد هم دیگه من ازت ندیدم، یه دختر محکم و منطقی از خودت ساختی که اینم تلاش زیادی میخواست:)

پاسخ :

یه دنیا مرسی یاسی جان. قلبا میگم، کامنتت به شدددت حس خوبی همراهش داشت. مرسی که انقدر منو خوب می بینی در صورتی که واقعا لایق همه ی اینایی که گفتی نیستم..
راستش حس میکردم خیلی ضعف بزرگیه که انقدر از دنیا عقب باشم. واسه همینم همه ی تلاشمو کردم که خودمو جلو بندازم تا حدی..
این اخری رو هم کاملا درست میگی. فکر کنم تویی که اون وب "روگا" ی منو میخوندی این تغییراتو بیشتر متوجه میشی. چون دقیقا از همون موقع بود که تصمیم گرفتم زودرنج نباشم، زود عصبی نشم و واکنشای تند نشون ندم. صد در صد تو این زمینه موفق نبودم ولی بنظرم تا حد زیادی واکنشام متعادل شده..
یه دنیا ممنون بابت لطف و محبتت به من یاسمن جانم. :-* :-*
گیلزاد
۳۱ شهریور ۰۹:۵۷
من چون از کتابخوار میشناسمت فقط بنظرم جایی نیست که بتونم درمورد خود شخص نظری بدم فقط یسری روحیات و اخلاقت برام قابل حدسه.مثل منطقی و دقیق و محترم بودن.

پاسخ :

اره خب تو توی وبای قبلی با من نبودی. حالا ایشالا بیشتر اشنا میشیم :-)
ولی من عاشق اینم که سلیقه های کتابمون به هم نزدیکه.. یعنی اگه بگی یه کتابی خوبه، مطمئنم که خوبه :-)

مرسی از لطفت به من فاطمه جان :-)
هیزل گریس
۳۱ شهریور ۰۰:۵۷
این پستت منو یاد پست خودم تو کانالم انداخت، همه جواب دادن ک ما هر نظری هم داشته باشیم راجع بهت مهم نیست و مهم اینه خودت باشی!
من اونموقع نمیخاستم تغییر کنم ک، میخاستم ببینم خودم در نظر بقیه چطوریم!
ب نظرم دختر مستقلی هستی با وجود اینکه خانواده ای هم نداشتی ک تنهات گذاشته باشن. از تواناییات خوشم میاد، خوبن، میشه روشون حساب کرد انگار. درونگرا ب نظرم میرسی اما سعی میکنی اینو نشونش ندی و بیشتر با تو جمع بودنت انکارش کنی(شایدم ن :دی)
ذهنت بازه ب نظرم و خلاق. و اینکه هدفمند زندگی کردن رو یاد گرفتی!

پاسخ :

اقا چقدر تو خوب منو میشناسی :-)
همین مستقل در عین وابسته بودن یا اجتماعی درعین برونگرا بودن. اینا دقیقا خود خودمن..

صادقانه اینه که همیشه از دیدن کامنتات ذوق میکنم و همیشه واسم جالب توجهن خیلی..

مرسی از این همه نظر لطفت به من جان دلم.. :-*
tiara .n
۳۰ شهریور ۲۳:۳۱
خب از اینکه الکی از کسی تعریف کنم بدم میاد.ولی خب کلا آدمی هستی که میشه روت به عنوان فردی که اگه بتونه کاری بکنه دریغ نمیکنه حساب کرد.به قول الی غیر قابل پیش بینی هستی.گاهی یه جوری هستی که آدم شک میکنه که نکنه کاری کرده که ناراحتت کرده😁😁نمیشه ذهنیتت رو از لحنت چندان تشخیص داد.خیلی جاها دوست داشتم مثل تو بشم و یه جورایی تو رو الگوم قرار دادم.اینکه مرتب پخته تر و عاقلتر میشی کاملا واضحه مخصوصا برای کسی که چند ساله میخونت و قابل ستایشه که میگم کاش منم بتونم انقدر عاقل باشم.

پاسخ :

نه اتفاقا برعکس تصورت اصلاااا ادم زودرنجی نیستم. انقدر از هیچی دلخور نمیشم که گاهی عمدا ادای دلخور شدنو درمیارم که بقیه حس نکنن زیادی دیوارم کوتاهه :-))))
بد الگویی انتخاب کردی دختر جان. برو سراغ یه ادم حسابی. اخه مگه قحطی ادمه؟! :-*
تو حسابی عاقلی. وقتی هم بری دانشگاه مطمئنا با تجربه تر میشی..

اره راستش خودمم که گاهی پستای سالای قبلمو میخونم متوجه تغییرات میشم. ولی مطمئن نیستم این تغییرات در جهت مثبت باشن..

مرسی از لطف و محبتت به من تیارا جان :-*
خانم انار
۳۰ شهریور ۲۳:۲۷
دوست داشتنی، رک، صریح. خودِ خودتی از این بهتر؟

پاسخ :

مرسی سهیلا جانم :-* اون خود خودم بودن انصافا تعریف لذت بخشی بود ;-)
لیمو جیم
۳۰ شهریور ۲۳:۲۲
کامنتمو که فرستادم یادم اومد!!! من یه وقتایی یه واهمه ای واسه کامنت گذاستن واست دارم نمیدونم چرا:)) 

پاسخ :

جدی؟؟ چرا اخه؟!
بابا انقدرا هم ترسناک نیستم من :-)
لیمو جیم
۳۰ شهریور ۲۳:۲۱
عاشق سرعت کتاب خوندنتم:) 
خب من هیچ خصیصه بدی ندیدم تا حالا.منظورم از این بدیه حسادت و حرص و کینه و این جورچیزاست
ویژگی های شخصیتیت  و رفتارت هم سبک خودته قضاوتی نکردم هیچوقت

پاسخ :

چه خوب که هنوز بدی هام واستون رو نشده :-))))
مرسی از نظر لطفت به من لیمو جانم :-)
هوپ ...
۳۰ شهریور ۲۳:۰۶
خب راستش من خیلی دوستت دارم و واسم قابل احترامی. انقدر شخصیت پخته ای داری که اصلا فکر نمیکنم از من کوچیکتری! به نظرم درونگرا، خیلی باهوش و نکته سنجی. به طوری که یه دوست خوب واسه مشورت کردن هستی! کتابخوار بودنت همین طور که الی گفت واقعا جذابه واسم. 

پاسخ :

خانوم دکتر شما که همیشه به من لطف داری. چون خودت خوبی بقیه رو هم مثل همه خوب می بینی عزیز دلم.. واقعا خداروشکر که دوست خوبی مثل تو دارم هوپ جانم :-*
الی .
۳۰ شهریور ۲۱:۵۱
بخاطر غیر قابل پیش بودنته که میگم عجیبی! این عجیب بودن معنی بدی نداره. :)

پاسخ :

شاید نمیدونم :-)
Je sus
۳۰ شهریور ۲۰:۴۴
اینکه کلی عقاید شبیه به هم داریم خیلی برام ارزشمنده و خوندنت رو برام لذت بخش می کنه. جدا از اون شخصیت قابل احترام و تحسینی داری که توی نوشته هات هم کاملا نمایانه. و از همه مهم تر از معدود رفقای وبلاگی هستی که تا حالا بینمون دلخوری پیش نیومده و این نشونه ی خوبیه برای من!
انتقادم ازت فقط برمی گرده به اینکه زیاد دوست ندارم گاها بخونمت که یه سری برچسب رو به خودت زدی که من اینطوریم و فلان جورم و ... . کاری به درست یا اشتباه بودنشون ندارم منظورم اینه زیاد توجه نکن روی این مسائل.
و خب انتقاد بعدی اینه چرا نمی گذاری صدات رو بشنویم خصوصا بعد خوندن اون پستت 😁

پاسخ :

منم همیشه خوشحال میشم وقتی کامنتاتو میخونم چون معمولا باهام هم نظری.
دلخوری چرا؟! من خودم ازوناییم که همه همیشه ازم دلخورن :-)))) شاید واسه همینه با تو دلخوری پیش نیومده ;-)
شاید یه بار یه صدای ضبط شده از خودم بذارم که مطمئن شی صدای بیخود من شنیدن نداره :-)
مرسی از لطفت به من و مرسی که جواب دادی :-)
الی .
۳۰ شهریور ۲۰:۲۱
اینکه زبانت خیلی خوبه رو خیلی تحسین میکنم! و واقعا میبینم ول کردن زبان کار اشتباهی بود واسم.. به نظر من عجیب غریبی. غیر قابل پیش بینی. نمیشه فهمید واکنشت چی میتونه باشه! اینو بارها و بارها دیدم! کتابخوار بودنتم خیلی دوست دارم. چیزیه که خیلی قشنگه واسم. در عین عجیب بودن مهربونم هستی ولی رو نمیکنی انگار. همینا رو میتونم بگم :)

پاسخ :

زبانو همیشه فرصتشو داری بری دنبالش و به شدت هم بهت توصیه میکنم دنبالش بری..
عجیب و غریب؟؟!! چرا اخه؟؟ هیچ وقت چنین تصوری نسبت به خودم نداشتم. غیرقابل پیش بینی شاید ولی عجیب رو نمیدونم..
مهربون بودنو هم نمیدونم راستش.. مطمئن نیستم خیلی ادم مهربونی باشم :-)
مرسی از لطفت به من الی جان :-)
سالاد فصل
۳۰ شهریور ۲۰:۰۷
بنظر میاد دختر مستقل و با اراده ای باشی،بنظرم وجود این دوتا خصلت برای دخترای امروز کاملا ضروری و مهم ه..کتاب خون خوبی هستی و خیلی دلم میخواست وقتم ازادتر بود،یا بهتر بگم مدیریت زمان بهتری داشتم تا منم تعداد کتابایی که در ماه میخونم بیشتر از سه چار تا باشه..
خصلت بدی الان بنظرم نمیرسه که بخوام بگم

پاسخ :

تلاشم اینه که مستقل و با اراده باشم ولی اینکه چقدر تو این زمینه موفق بودم رو نمیدونم واقعا..
فقط مسئله اینه که من انقدر عاشق کتاب خوندنم که به هر کار دیگه ای ترجیحش میدم. واسه همینه که میرسم انجامش بدم..
مرسی از نظر لطفت به من عزیزم :-)
+ضمنا کامنتای وبت کامل بستست!!! کسی نمیتونه درمورد پست اخرت نظر بده که!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان