تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

12. وقتی دیگه مامانت اونجا نیست که کاراتو بکنه و نذاره به خودت زحمت بدی :-))))

امروز پنج صبح بیدار شدم. شیش صبح از خونه زدم بیرون و از ساعت هفت تا چهار و نیم عصر توی لابراتوار سر پا بودم. انقدررررررر خسته ام که حس میکنم کمرم داره از وسط نصف میشه. تازه دیگه امروز دیدم نمیشه دونه دونه قالب گرفت و گچ ریخت، واسه همینم مولد و تری اضافه اوردم و پنج تا پنج تا قالب میگرفتم و کست گچی میساختم. و خب انصافا به مرور هم اندازه ی دقیق آلژینات و گچ و آب دستم اومده، هم راحت تر هم میزنم، هم کارم تمیزتر در میاد، هم سرعت و دقتم بالا رفته، هم میدونم تری چه سایزی باید استفاده کنم و ... نه تنها مال خودمو درست میکنم، مال دوستامو هم درست میکنم. علاوه بر اون منی که در تمام عمرم ظرف نشسته بودم، هر پنج دقیقه یه بار باید ظرف بشورم اونم ظرفایی که چون گچ و مواد توشون خشک شده اصلا قابل شستن نیستن!!! 

اونی که توی دانشکده از سر تا پا رفته توی گچ یه جوری که انگار از کارگری ساختمون اومده، دستاش از چندین و چند نقطه بریده!!، مقنعش دیگه داره از سرش میفته و با یه عالمه وسیله توی دانشکده جا به جا میشه، اون منم!!! بقول دکتر هوپ تبدیل به فلور نرمال لابراتوار شدم. صبح که میرم بجز نگهبان دم در هیشکی هنوز نیومده و عصر که وسایلمو جمع میکنم، برقای دانشکده رو خاموش کردن و همه رفتن :|

واقعا هیچ وقت توی تصورم هم نمی گنجید از همین اول انقدر کار سختی باشه و اینکه یه روزی انقدررر از خودم کار بکشم. تنها کاری که بعد از رسیدن به خونه میکنم دوش گرفتن و خوابه. 


پ ن 1: چقدر رشته ی پرخرجیه!! یعنی من مدام در حال خرید وسیله و موادم و همش هم واقعا گرونه :|||

پ ن 2: امروز یه اتاق گچ بود که ما ها توش بودیم و یه اتاق گچ دیگه هم کنارشه. بعد رفتم تو اون یکی اتاقه که یه کاری انجام بدم، بعد دیدم اونجا همه جفت جفتن!!! ملت دوس پسرای سال بالاییشون اومده بودن خصوصی بهشون اموزش میدادن یا اگه هم دوس پسراشون همکلاسی خودمون بودن، بازم پسرا واسشون انجام میدادن و اینا فقط نظارت میکردن. :-))))))) یه ملتی از رفقای سینگل با دیدن اون اتاق افسرده شدن اصن :-))))

۸ نظر ۷ موافق ۰ مخالف
هوپ ...
۰۴ مهر ۰۱:۰۳
توصیفت از خودت در اتاق گچ عالی بود :-)))))
دندونپزشکی همه چیزش گرونه الا گچ که مفتیه! 
موفق باشی 

پاسخ :

:-))))))
باز خوبه گچو قرار نیست بخریم :-))))
مرسی هوپ جان :-)
سویل :)
۰۳ مهر ۲۳:۴۳
کارت خیلی زیاده، خدا قوت دخترک :)
انشاءالله همیشه موفق باشی :)
اینکه دخترا نظارت کنن و دوس پسرشون کارشون رو انجام بده به وفور تو کار ما هم دیده میشه که دختره کارهاشو لیست میکنه میده دست آقا پسر بعد خودش میشینه تو استیشن ،کارها هنوز انجام نشده ولی خانوم جلو جلو گزارشش رو مینویسه :/

پاسخ :

یه دنیا مرسی سویل جانم :-)

خب اینطوری که فقط پسرا یاد میگیرن، دخترا فقط نظارت کردنو یاد میگیرن :-)))))
x
۰۳ مهر ۲۲:۰۳
واقعا جا داره بگم خدا قوت :)

راستی من یه کامنت خصوصی فرستادم راجع به کتاب هایی که میخونی (تو همین وب) ,رسید ؟

پاسخ :

مرسی عزیزم :-)
اره عزیزم. شرمنده، در اولین فرصت جواب میدم :-)
آرام ..
۰۳ مهر ۲۱:۵۲
نه نه حالم بد نمییشههه منم ازین خمیرا خیلیییییی خوشم میاااد
مخصوصا وقتی میذاری رو.فک و فشااار میدی ک قالب بشه :)))
برا من دکترم ک میگرفت یچیزی مث خمیر دندونم میزد بهش رنگش میشد سبز گاهیم  یه آبی خوشرنگ*.*

دلم کشید
کاش میشد الان یکی قالب بگیره ازم دوباره *__*

پاسخ :

واقعا انقدر قالب چیز جالبیه؟! لازم شد یه بار از خودم قالب بگیرم :-))))))

بیا خودم واست قالب میگیرم. البته فقط همین قالب گرفتنش فعلا در توانم هست :-)))))
گیلزاد
۰۳ مهر ۲۱:۳۹
یکم حالت تهوع و اینا دست میده مخصوصا که یبار قالبی که گذاشتن دهنم برام بزرگ بود ولی من حالت خنک و اسلایم طورش رو عاشقم... اسم پودر زرده چیه دقیقا؟ #سواستفاده :))
راستی یه عالمه هم خسته نباشی و انرزی ازین جا برای تو 

پاسخ :

اسمش آلژیناته. لزوما هم زرد نیست. من یه بسته گلبهیشو خراب کردم. الانم صورتیشو میخرم.:-))))
اهان خب منم همین حالت تهوع مد نظرم بود.
یه عالمه هم تشکرات برای شما رفیق جانم :-*

گیلزاد
۰۳ مهر ۲۱:۲۷
اینایی که گفتی همونایین که تو ارتودنسی هم مثلا یه قالب میگیرن میفرستن بعد اماده میشه یکی از جنس گچ میفرستن دوباره برا دکتر گرونم استش خیلی؟ :)) 
من مرحله قبلش اونی که تو ارتودنسی استفاده میشه که بفرستن گچیش بیاد خیلی خوشم میاد پودرش زرده اب میخوره قرمز میشه راحتم اگه گیر کرده باشه تو دهن اضافاتش در میاد خنکه بعد اینقد دوسش دارم :)) تا حالا پنج شیش بار سعادت برخوردباهاشو داشتم :دی

پاسخ :

اره اره دقیقا همونه.. فقط ما الان برای فک بی دندون و ساختن دندون مصنوعی قالب میگیریم.گچ و ایناشو هم خودمون درست می کنیم..
چه جالب.. من همش فکر میکردم نکنه مریض با این خمیر حالش بد بشه..
tiara .n
۰۳ مهر ۱۹:۴۱
ثبت نام هفته دیگس شروع کلاسا هم از ١٢ امه😐😐
ممنونم😘😘

پاسخ :

چه دییییر :|
tiara .n
۰۳ مهر ۱۹:۱۰
با خوندن متنت و درک سختیش و این که همچین چیزی سالهای دیگه درپیش دارم اول آب دهنمو قورت دادم و بعد خدارو به خاطر اینکه هنوز دانشگاهمون شروع نشده شکر کردم😐😐

پاسخ :

دانشگاه شروع نشده هنوز؟؟ 
ایشالا که به خیر و سلامتی واست شروع بشه تیارا جان..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان