تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

22. تنهایی، شایدم احساس تنهایی..

نوشته بود «7 میلیارد نفر روی کره زمین زندگی می کنند و تو هنوز فکر می کنی تنهایی؟»

برای همه مان پیش آمده که دوره ای، زمانی، روزی حس کنیم که تنهاترین انسان زمین هستیم و هیچکس کنارمان نیست. برای همه مان پیش آمده که یک دفعه بیفتیم روی مود لوس بازی و زانوی غم به بغل بگیریم و فکر کنیم تا ابد تنها خواهیم ماند و تنها خواهیم مرد. وقتی این جملات را به زبان می آوریم شاید دست کم 4-5 نفر کنارمان باشند اما در آن لحظه بودن آنها اهمیتی ندارد. ما از شکل دیگری از تنهایی حرف می زنیم و این را خودمان می دانیم. خودمان می دانیم که منظورمان وجود کسی است که دیدنش روحمان را گرم کند و لب هایمان را به لبخند زدن تشویق کند و قلبمان را مجبور کند تندتر بتپد. کسی که وجودش هم آرامش را به زندگی مان بیاورد و هم هیجان را. هم بشود با او در سکوت نشست و هم با او با صدای بلند قهقهه زد.

بیشتر ما فکر می کنیم "مردم" فقط همین 10-20 نفر آدم تکراری و احتمالاً کسل کننده ای هستند که ما هر روز می بینیم و به اجبار با آنها در ارتباطیم. بیشتر ما وقتی از خوبی و بدی یا خوش سلیقگی و بد سلیقگی یا دانایی و کم خردی آدم ها حرف می زنیم، منظورمان همین تعداد محدود آدم های دور و بر خودمان است. بیشتر ما همه عمر فراموش می کنیم که زمین بزرگتر از این چهارگوش تکراری ایست که خودمان را اسیرش کرده ایم. بیشتر ما در چهارگوشی کوچک به دنیا می آییم، در همان چهارگوش کوچک بزرگ می شویم و زندگی می کنیم و در همان چهارگوش کوچکِ غم انگیز می میریم و تمام می شویم. بیشتر ما فکر می کنیم زندگی همین است. از خانه مان، از خیابان مان، از محل کارمان، از آدم های دور و برمان بیزاریم اما هر روز با اخم و قلبی فشرده به استقبال فردا می رویم تا باز بیزارتر از قبل شویم و شب ها جلوی آینه برای خودمان آه می کشیم و می گوییم زندگی همین است؛ چرند.

آدم های کمی هستند که می فهمند درخت نیستند و مجبور نیستند تا ابد در خاکِ خشکیده یک گوشه پارکی متروک باقی بمانند تا خشک شوند. آدم های کمی هستند که درخت نبودنشان را باور می کنند و سوار اولین وسیله نقلیه ممکن می شوند و خود را می سپارند به راه، به دریا، به تنگه، به اقیانوس، به آسمان. آدم های کمی هستند که بلدند خانه، محله، فضا و اطرافیان نامطلوبشان را عوض کنند و پا به جایی بگذارند که هرگز نبوده اند. آدم های کمی هستند که باور دارند هیچ قاضی ای برایشان حکم حبس ابد صادر نکرده. آنها می روند. آنقدر می روند تا بالاخره خانه شان، عشق واقعی شان را پیدا کنند. خانه کجاست جز جایی که در آن شاد و خوشحالی؟ یک نگاه به کره زمین بنداز؛ حتماً یکی از این 7 میلیارد انسان دارد دنبال تو می گردد. #آنالی_اکبری

 https://t.me/analiakbari

۲ نظر ۹ موافق ۰ مخالف
هوپ ...
۱۶ مهر ۲۱:۳۵
حالا میدونی قسمت عجیب ماجرا چیه؟ این تنهایی خاصی که ازش حرف زده حتی با پیدا کردن اون یک نفر هم تموم نمیشه بلکه یک شکل دیگه ای پیدا میکنه!

پاسخ :

کاملا موافقم باهات.. احساس درونی ادمه.چندان ربطی به ادمای اطراف نداره.
پسر مشرقی
۱۶ مهر ۲۱:۰۹
چه عجب کامنتدونی باز شد!

دقیقا تنهایی معنیش نداشتن یک همدل و همراهه. این رو کسی می گه که بارها زندگی توی تنهایی به معنای اینکه هیچ کسی اطرافش نبوده رو حتی همین الان که برات می نویسه رو تجربه کرده.

چقدر دلم می خواد مثل اون آدما باشم که می گذارن و می رن اما با وجود ریشه های ضعیفم نمی تونم. دیگه چه برسه به اون ها که مثل یک درخت به وضعیت و مکان و موقعیت زندگیشون ریشه دووندند.

پاسخ :

اتفاقا من همیشه اماده ی رها کردن و رفتنم..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان