تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

67. تئاتر

خب راستش تا حالا تنهایی کافه و رستوران و اینا رفته بودم ولی تئاتر نه. که خب اونو هم چهارشنبه تجربه کردم. بعدشم به این فکر کردم که اگر چه تصمیم گرفتن واسه تنهایی رفتن اسون نبود، ولی خب چه خوب که اومدم و دیدنش توی دلم نموند :-)

۳ نظر ۷ موافق ۰ مخالف
معلوم الحال
۰۳ دی ۰۲:۳۳
تئاتر میری؟  :)) 
چقد فرهنگ دوست! چقدر روشن فکر... 

پاسخ :

لوس نشو بچه :|
من نمایشنامه دوست دارم. دیدنش که دیگه لذت متفاوتی داره.
.....
۰۳ دی ۰۰:۱۴
چقدر کار خوبی کردید
  هیچ وقت دوست درست حسابی نداشتم( دوست خوب خیلی کم یابه )برا همین هیچوقت دنبال تفریح و لذت بردن نبودم اخه تنهایی ادم چکار میتونه بکنه یه بار تنهایی رفتم سینما همه کمه کمش دو نفره بودن اصلا زهر مارم شد : ))))
تازه شانس مایه مادر دختر  پشت سرم نشسته بودند مادره داد میزد میگفت تو با این پسره دوستی اگه سرشو برگردوند من درستش میکنم  نه که منم تنها بودم  کلا مشکوک بودم خخخخخ منم رو صندلی جلویی لرزه افتاده بود به بدنم : )))
کلا گفتم من جایی نرم بهتره : )) 
بخواطر این تنهایی دور خیلی لذت دنیا رو خط کشیدم ولی الان پشیمونم 

پاسخ :

وااااای :-)))))))
منم دوست درست حسابی که بشه باش همه جا رفت هیچ وقت نداشتم. یه مدت سعی کردم بقیه رو به این کارا راغب کنم که نشد. منم دیگه خودم تنها انجامش میدم :-)
گیلزاد
۰۲ دی ۱۹:۴۶
من تنهایی تئاتر میرفتم همیشه.بغیر کار یه کارگردان خاص که یکی از دوستام میومد.حتی گاها داشتم از جایی برمیگشتم بدون هیچ قیدی میرفتم یهو میپرسدم میگف بلیط مونده میخریدم میرفتم:))) .الان یمدته با یکی دیگه از دوستام میرم.خوبیش اینه که حرف نمیزنه گوشیشو در نمیاره دیرم نمیکنه حرص نمیخورم وگرنه نمیدونستم باید چطوری بهونه بیارم که دیگه بامن نیاد :))

پاسخ :

شما خیلی خوش بحالتونه. کلی تئاتر خوب میتونی بری. متاسفانه اینجا دااااغونه :-(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان