تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

267. اعتراف

به گذشته که نگاه میکنم میبینم درسته که خیلی وقتا ادما بد بودن و فلان، ولی من هر تجربه بدی داشتم بیشترین سهمش به این دلیل بوده که دنبال خواست دلم رفتم و خودم خواستم که تجربه کنم. کاش خیلی چیزا نشده بود ولی خیلی هم پشیمون نیستم. به هرحال تجربه بوده😅 تا ۱۸ سالگی استراتژیم واسه زندگی این بود که هیچ وقت مدیون دلت نشو و هرکاری دلت میخواد انجام بده، بعدش سیستم عقلانی شد :)

من مصداق بارز زنان علیه زنان بودم، مصداق بارز اونچه که فمنیسم ازش بیزاره :))) یه روزی اتفاقی وب آلما توکل رو دیدم. خوندم و خوندم. آرشیو چند سالشو چندین و چند بار خوندم. کم کم همه چی تغییر کرد..

یه چیزایی هست که هیچ‌کس جز خودم نمیدونه. یه چیزایی هست که یاداوریش باعث میشه شرمنده ی خودم باشم. ولی دیگه باهاش کنار اومدم و به عنوان بخشی از خاطرات و تجربیات خودم پذیرفتمشون. 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
خانم دکتر تمام وقت
۱۴ بهمن ۲۱:۴۱
من تا 21 سالگی استراتژیم این بود که شرمنده دلت نباش...البته از 19 تا 21 سالگی بود فقط😂اتفاقا منم تا 18 سالگی با چند همسری موافق بودم😂خیلیم تنها نیستی

پاسخ :

چند همسری نه دیگه 😂😂😂😂
نه من از شروع دانشجویی دیگه فازم تغییر کرد کلا😅. من یکم بیش فعال بودم، زود شروع کردم😂 زودم وارد فاز عقلانی شدم😅😂
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان