تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۲۹۰. کارهای نکرده

یه ژانری توی توییتر راه افتاده (اولش بین غیر ایرانیا) که کارای ساده ای که خیلی معمولین و تا حالا انجام ندادن رو نوشتن. تانزانیا هم توی کانالش همین کارو شروع کرده و همه دارن ناشناس میدن. (itstanzania@). اگرچه که کلا پیاما به یه سمت و سوی دیگه ای رفتن ولی از جهاتی واسم جالب بودن. داشتم فکر میکردم خیلی ازین چیزایی که خیلیا با حسرت از تجربه نکردنش صحبت کردن، واقعا خیلی ساده و معمولین و چقدر خانواده های خیلی سنتی و مذهبی هستن که من شاید هیچ وقت چندان بهش دقت نکردم. داشتم فکر میکردم چقدر جو خانواده و پدر و مادر آدم مهمن و ما شاید هیچ وقت خیلی به این قضیه دقت نکردیم. خیلیا گفته بودن هیچ وقت پدر و مادرشونو بغل نکردن و نبوسیدن که واسم عجیب و غم انگیز بود. غذاهایی که گفتن نخوردن، رستوران و کافه و سینما و سفرا و مهمونیایی که نرفتن، سوپرایز شدن و کادو گرفتن، رقصیدن و خیلی چیزای دیگه رو من همیشه فکر میکردم چیزایین که همه ادما توی خانواده تجربش میکنن. فکرشم نمیکردم واسه انجامشون نیاز باشه به به استقلال رسیدن اون ادم و شرایط خاصی بخواد. یا بعضیا گفته بودن تا حالا با مردی دست ندادن، بدون روسری نبودن یا با بلوز و شلوار تو مهمونی نبودن و اینا. داشتم فکر میکردم محدود کردن خانواده ها چقدر میتونه باعث بشه کارای خیلی خیلی معمولی و بی اهمیت واسه ی بچه هاشون مهم و خاص جلوه کنه.‌ 

یه عده خیلیییی زیادی هم گفته بودن که تا حالا دوست پسر نداشتن، دیت نداشتن، عاشق نشدن، کسی رو نبوسیدن و بغل نکردن، تا حالا دوست داشته نشدن یا کسی بهشون نگفته زیبا هستن و ... راستش من کلا نظرم درمورد همه چیز اینه که تا وقتی که کاری رو انجام ندادی و بدتر از اون، به شدت ازش نهی شدی، روز به روز توی ذهنت بزرگتر میشه، ممکنه توی ذهنت تصورش کنی و کم کم تبدیل میشه به حسرت که چرا یه چیز فوق العاده رو تجربه نکردی و فلان. ولی انگار وقتی همه چیز واست عادیه جذابیتشو از دست میده، واقعیتش رو میبینی و واقعیتش با اونی که دیگران ازش میگن، یا ازش شنیدی و خوندی یا تصور میکنی متفاوته. من اینارو تا ۱۷ سالگی تجربه کرده بودم و بعدش دیگه همه چیز جذابیتش رو از دست داد. بعد از ۱۸ سالگی دیگه دلم نخواست تکرارشون کنم.. ولی با این حال نمیگم بده و کسی این کارارو نکنه و اینا. اتفاقا بنظرم همه ادما باید تا بیست سالگی اینارو تجربه کنن. همه اینا بخشی از تجربیات زندگین که تجربه کردنشون لازمه. با خوندن پیامای کانال تانزانیا همش داشتم فکر میکردم چه الگوی بدی از یه دختر یا پسر خوب توی ذهن همه فرو کردن. حاصلش شده ادمایی که زندگیشونو بدون هیچ تنوع و هیجانی گذروندن و زندگیشون توی درس و کار خلاصه شده. بنظرم ادم باید همه چیو تجربه کنه، اگه خوشش نیومد دیگه انجامش نده. ولی کلا تجربه نکردن خوب نیست :( 

من هیچ وقت توی زندگیم از هیچ کاری نهی نشدم، هیچ وقت بهم نگفتن باید فلان مدلی باشی و فلان طور نباشی. هرچیزی رو هم توی سن خودش تجربه کردم و حتی اگه بد هم بود، خودم به این نتیجه رسیدم و رهاش کردم. شاید خیلی از مزایایی که خیلیا تو زندگیشون داشتن رو من نداشتم ولی همیشه آزادانه و بدون حسرت زندگی کردم. الانم شاید زندگیم خیلی پاستوریزه طور بنظر برسه ولی انتخاب خودمه. اینطوریم چون اینطوری راحتم نه چون اینطوری درسته.. البته با این چیزایی که من تو این کانال دیدم، پاستوریزه که هیچ، فکر کنم خیلی هم منفی‌طور باشه :)))

و اما کارای معمولی ای که من هیچ وقت نکردم: هیچ وقت با قطار سفر نرفتم (بقیه اعضای خانواده خیلییییی زیاد رفتن ولی من نه هیچ وقت :( )، تا حالا استخر نرفتم چون وسواس دارم و نمیتونم برم توی آبی که بقیه هم توش هستن، تا حالا خط چشم و ریمل و ... استفاده نکردم که خب چون هیچ وقت فلسفش رو درک نکردم و بنظرم جالب نیومده. چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه. قطار رو حتما سوار خواهم شد ولی استخر رو نمیدونم. شاید یه روزی این کارو بکنم شایدم نه..

۲ نظر ۵ موافق ۱ مخالف
همدم ماه
۱۰ فروردين ۱۵:۱۶
منم تا حالا قطار سوار نشدم و استخر رو هم چون که شنا  بلد نبودم هم به یه دلیل دیگه نرفتم :)) 
از کارای معمول دیگه ام مثلا ناخن هام رو تا حالا بلند نکردم 

پاسخ :

چه جالب. یعنی هیچ وقت هم نشده مثلا یادت بره کوتاه کنی، بلند شه؟! من معمولا عمدی ناخونامو نمیذارم بلند شه، یادم میره کوتاه کنم :)))))
tiktik tiki
۱۰ فروردين ۱۴:۲۰
وای منم از بعضی ناشناسای تانزانیا تعجب میکردم
یکی گفته بود لازانیا تالا نخورده نمیدونستم ناراحت شم گریه کنم تعجب کنم

چندوقت پیشام یکی از کانال نویسا نوشت هیچ وقت نرقصیده حتی تو تنهاییش از اون موقع دیگه نخوندمش😂

پاسخ :

اره اونم عجیب بود.
بابا رقص که دیگه چیزی نیست. تهش تنها که هستید اهنگ بذارید برقصید :| چقدر سخت میگیرن بعضیا..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان