تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۳۵۲. ۱۲ ابان ۹۸

اعتراف؟! دیشب واقعا حالم بد بود.‌حتی به طرز احمقانه ای دو سه دقیقه هم گریه کردم :||||| اخرین باری که گریه کردم فکر کنم دو سال قبلش بوده. ولی امروز واقعا خوب بودم. دانشکده مثل همیشه، حتی پرانرژی‌تر و با اعتماد به نفس تر از همیشه. دیدمش از دور ولی اون منو ندید. چشم تو چشم هم میشدیم فرقی نمیکرد چون دیگه معذب نبودم. هرکی هم هرچی میخواد بگه. پشیمون نیستم. حتی اگه دوستم همش بگه گند زدی و فلان. از خودم دلخورم که دیروز از خودم ضعف نشون دادم ولی خوشحالم که امروز انقدر خوب بودم و انقدر سریع التیام پیدا کردم❤.

۳ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
هیزل گریس
۱۳ آبان ۰۱:۵۸

بازم تاکید میکنم بهترین کار رو کردی

پاسخ :

مرسی مهدیس ❤. حتی اگه همه هم بگن اشتباه بوده من حس خوبی بهش دارم. و البته واقعا حس خوبی پیدا میکنم وقتی تو هم باهام موافقی😘
Smile ...
۱۲ آبان ۲۱:۵۴

من فکر میکنم اعتراف به عشق خیلی کار سختیه و اعتماد به نفس بالایی میخواد ، فرقی هم نداره دختر و پسر به هرحال کار آسونی نیست

به نظرم به خودت افتخار کن که تا این حد به خودت ایمان داری💜

پاسخ :

مرسی یاسی جان❤. تو خیلی به من لطف داری. خیلی سخته ولی حال ادمو خوب میکنه.
1900 __
۱۲ آبان ۱۹:۴۳

 

اخیش اخیش اخیش اخیش 

ببین از خودت ضعف نشون ندادی که طبیعی بود کاملا اگه باز حالت مثل دیروز شد دعوا نکنش خب باهاش راه بیاد طفلکی شده خب 

خیالم راحت شد :* 

پاسخ :

قلبم مال تو ❤
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان