تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۳۶۴. ۹ اذر ۹۸

باید یه عکسو به استاد ارتو نشون میدادم. و میدونستم که اونم صبح بخش ارتوعه. منم رفتم عکسو به استاد نشون دادم! میدوووونم که تابلو بود، میدووووونم که خودش و دوستاش میفهمن ولی دلم میخواست ببینمش که دیدم! 

دیگه بار اخر بود! قول میدم! :))))))

بعدا نوشت: دیدنش اصلا حس مثبتی رو بهم منتقل نکرد.

۲. رفتم مهندس طراح پایان نامم رو دیدم. قشنگ دو ساعت حرف زد و خندیدیم و اینا. 

۲ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
Farnaz
۰۹ آذر ۲۰:۲۸

لطفاکامنت قبلیم رو یاتاییدنکنیدیا کلا سانسورش کنید میخواستم خصوصی بفرستم نشد:)

پاسخ :

عزیزم، خیلی ممنونم از لطفت به من.‌کامنتت پر از حس خوب بود واسم. ❤❤❤ من واقعا خیلی با تعاریفی که کردی فاصله دارم..
همه تلاشتو بکن. امیدوارم به نتیجه دلخواهت و اونی که واست بهترینه برسی..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان