تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۳۷۰. ۲۵ اذر ۹۸

من خیلی رد دادم. خب؟! کل دیشب داشتم از توی پیجای این و اون عکساشو میدیدم. همش داشتم فکر میکردم کاش منم موقع سیگار کشبدن میدیدمش! حتما خیلی جذاب میشه!! :|||| این هفته ندیدمش. الان از دور دیدمش که داشت حرف میزد و من دورادور خیره بهش.. من خیلی میخوامش. خیلی زیاد.. و مدتهاست کسی رو تا این اندازه نخواستم. اخه من چه کنم؟! تیر اخرمم که قبلا زدم..

۳ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
x
۳۰ آذر ۱۸:۱۷

نگفتم بهت ... منم این روزا تو وضعیت مشابه ام 

با این تفاوت که هیچ وقت به خودم جراتش رو ندادم رو به روش قرار بگیرم احتمالا هیچ وقت منو نخواهد دید و نخواهد شناخت اما عجیب حس می کنم اگر یکی رو تو دنیا خیلی دوست داشته باشم شکل اونه 

 

دیشب خیلی اتفاقی دیدمش ! رفته بودم پیاده روی اتفاقی دیدمش ...مطمئن بودم خودشه..... نزدیک محل کارش بود...در شرایطی که محل کارش جمعه ها و پنج شنبه ها تعطیله !!!!!!

پاسخ :

من رفتم گفتم چون خواستم منو ببینه و بشناسه. خواستم همون اندازه که من همه جا متوجه حضورش میشم اونم متوجه من بشه..
بد وضعیتیه. میفهممت کاملا..
بهار
۲۶ آذر ۰۰:۰۶

فک کنم چون بهت گفت نه بیشتر دلت خواستش

پاسخ :

خودم حس میکنم برعکسه. انقدر میخواستمش که با اینکه میدونستم نه میگه رفتم و بهش گفتم.
البته اینکه وقتی یکی به ادم اوکی میده بتش شکسته میشه و کم کم از چشم ادم میفته شکی درش نیست..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان