تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

31 مرداد

این روزا واقعا خوب نیستم. یه جوری افسرده‌ام که خودمم باورم نمیشه! یهو بی‌دلیل اشکام جاری میشه.. نکتش اونجاست که هیچ دلیل خاص و ویژه‌ای هم نداره. همون شرایطی که هممون کم و بیش درگیرشیم..

توی این سالا همیشه شک داشتم که اصلا بخوام رزیدنتی شرکت کنم. ولی الان فکر میکنم که واقعا دلم میخواد تخصص بخونم. دلم میخواد پروتز بخونم و در رده‌ی بعدی پریو! به دلایل مختلفی که شاید یه روز ازش بنویسم. دلم میخواد یه سال واسش بخونم و خب اگه قبول نشم، از ذهنم کنار میذارمش..

چند روز پیش یه ری‌اکشن خاصی از کراش سابقم دیدم :))) و خب یکی دو روز درگیرش بودم و همین. ده ماه گذشته! باورتون میشه؟! انگار همین دیروز بود. از یه جایی به بعد که کلا از ذهنم رفت. الانم که دیگه فارغ‌التحصیل شد و تمام.. ولی عجب تجربه‌ای بود. 

سطح A1.1  المانی هم تموم! اینم از اون اندک انگیزه‌های باقی‌مونده‌ی زندگیمه!

اون روزی داشتم تراش روکش میدادم و میدونی به چی فکر میکردم؟! به اولین بیمار پروتزم و وقتی که بلد نبودم حتی با دکمه‌های یونیت کار کنم. به اولین بیمار ترمیمیم که نگران بودم نکنه بی‌حسیش نگیره! اینکه چقدرررر واسم سخت بود از توی اینه کار کنم و چپ و راستو تشخیص بدم! اینکه چقدر ساکشن توی دست و پام بود :)))) حتی اینکه اون اوایل وقتی توربینم آب میزد دیدم از بین میرفت و دندونو نمیدیدم. واسه همینم بدون آب کار میکردم که خیلی اشتباهه :| ولی الان زیر هزار لایه شیلد و عینک و توی گرما کار میکنم و همه چی تقریبا عادیه. 

حالم خوب نیست. داغون و ناراحتم و دنبال بهانه‌هاییم واسه خوب بودن. واسه همینه که اینارو مینویسم..

۰ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان