تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

شمارش معکوس: ۵

شب قبلش داشتم باهاش تلفنی حرف میزدم. صدای خنده هاش هنوز توی گوشمه. حدود یه ساعت، یه ساعت و نیم حرف زدیم. یهو گفتم عه، تن ماهیم هنوز رو گازه! گفت برو شامتو بخور و رفتم. همش فکر میکنم لعنت به همه تن ماهیا، غذا خوردن، درس و هرچیزی که باعث شد صداتو بیشتر نشنوم. من با این همه غم و اشک چیکار کنم اخه قربونت برم؟!

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان