تماما مخصوص

سمفونی یک زندگی..

۲۳۹. فاکینگ اندو

احتمالا اندو رو میفتم. سر امتحان لحظه اخر دندونم پرف (سوراخ) شد. به همین راحتی همه زحمتام به فنا رفت.. همش..‌ گروهای قبلی که امتحانشون خراب میشد میتونستن با گروهای بعد امتحان بدن ولی ما گروه اخر بودیم. امتحان مجددی هم در کار نیست. به همین سادگی و مسخرگی.. 

۱ نظر ۳ موافق ۱ مخالف

۲۳۸. عبث..

تازگیا هر کاری رو شروع میکنم به نتیجه نمیرسه. حس و حال درس ندارم و امتحانام شروع شده، پس فردا امتحان اندو عملی دارم و حالشو ندارم، قرار بود یه کتاب ترجمه کنم و اسمم بره روی جلد ولی وسط راه پا پس کشیدم چون وقتشو نداشتم و یه سری دلایل دیگه (البته که کار خوبی کردم)، یه مدتیه کلاس سنتور نمیرم چون زیر بار فشار کاری این ترم داشتم له میشدم و از شروع ترم بعد میرم، فرانسه روز به روز تعدادمون کمتر میشه و کلاس تق و لق تر و احتمال داره دوباره به حد نصاب نرسه که ادامه پیدا کنه. بدتر از همه خودمم که بلاتکلیفم و حس بدی به خودم پیدا کردم. خسته و بی انگیزه ام. کاش این ترم کوفتی زودتر تموم شه.. چقدر ترم عذاب اوری بود. کاش فقط این وسط چیزی نیفتم :( باورم نمیشه دارم وارد ترم ۸ میشم‌ و فقط چهار ترم مونده.. البته چهار ترم با خون جگر نه چهار ترم عادی :))))

۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

۲۳۷. ۸ دی ۹۷

دو هفته ی اخیر به شددددت از نظر روانی تحت فشار بودم چون حس میکردم توی ترمیمی پر کردنش رو خوب بلد نیستم و ترم دیگه هم بیمار دارم. تصور خوب بلد نبودنش هم داشت منو به مرز جنون می رسوند. [وقتی پوسیدگی های دندونو برمیداریم، با ماده ی پر کننده ی دندون، شکل دندون با همه ی شیارا و برجستگیا و ... باید بازسازی بشه]. بیشترین دلیلی که دیشب گفتم ناراحتم این بود که حس میکردم من واسه ی طراحی ظریف کاریای دندون به قدر کافی سلیقه و توانایی ندارم. امروز با خودم گفتم یادنگرفته از پره کلینیک بیرون نمیری. انقدر مرحله به مرحله با استاد چک کردم و حتی ازش خواهش کردم واسم انجام بده. بالاخره یادش گرفتم :) نه در حد عالی ولی انقدری هست که با خیال راحت تری برم توی بخش و بدونم که به مرور زمان یادش میگیرم.

نگفته بودم این ترم اندوی دندون چند کاناله، ترمیمی (پر کردن) و فیشورسیلانت یاد گرفتیم؟! 😅 اولش نسبت به رفتن به بخش تشخیص هم گارد داشتم و میترسیدم. ولی الان جدا عاشقشم. کیسای خیلییی جالبی هم توی بخش دیدم. الان میتونم خیلی خوب مریضو معاینه کنم، تشخیص بدم، با معاینه چشمی تا حد زیادی بدون عکس تشخیص بدم پوسیدگیش به عصب رسیده یا نه، اگه ضایعه ای توی دهنش هست چندتا تشخیص افتراقی روش بذارم مثلا.. هرچیزی رو ادم اون وقتی تا همیشه یاد میگیره که روی بیمار ببینه نه فقط تئوری وار توی کتاب. و خب اونی بهتر یاد میگیره که کیسای متنوع تری ببینه..

یادم باشه بعد از امتحانات درمورد این ترم بنویسم حتما..


پ ن: من بنده ی اعتماد به نفسم. البته اعتماد به نفسی که از خودم میگیرم. اگه کاری رو‌ خیلیییی بلد باشم و حس‌کنم بلد نیستم هرگز نمیتونم انجامش بدم. و خب این اعتماد به نفسو وقتی میتونم به خودم بدم که بدونم همههههه ی تلاشمو واسه اون موضوع کردم. معیارای سخت گیرانه ای درمورد خودم دارم. و خب معمولا این اعتماد به نفس اصلا تحت تاثیر دیگران نیست و نقشی توی کم و زیادش ندارن. [بگذریم ازینکه ع چند روز پیش باعث شد یک روز در یه زمینه خاص به خودم حس بدی داشته باشم :| ]

۲ نظر ۴ موافق ۰ مخالف

۲۳۶. ۷ دی ۹۷

واسه اولین بار تو زندگیم ارزو کردم که ای کاش روحیه ظریف تر و لطیف تری میداشتم :(

۳ نظر ۳ موافق ۱ مخالف

۲۳۵. بی سرپناه!

دلم میخواد یه جایی باشه که غرامو توش بنویسم. باز کردن وب خیلی سخته، تجربه کانال تلگرام و توییتر رو هم داشتم و هر دوش به دلایلی شکست خورده :))) کاش میشد یه جایی ناشناس حرف زد :)

۲ نظر ۲ موافق ۲ مخالف

۲۳۴. فاکینگ دنتیستری

از این رشته متنفرم و واقعا دیگه نمیکشم. اصن دلم میخواد انصراف بدم، ازدواج کنم، بشینم صبح تا شب تو خونه واسه خودم کتاب بخونم و فیلم ببینم و کلاسایی که دوست دارم برم. یکی هم خرجمو بده. خودمو هم بیخودی فرسوده نکنم. تمام :|

۶ نظر ۶ موافق ۴ مخالف

۲۳۳. اندو

بالاخره پره کلینیک اندو تموم شد.. دندونام تموم شد و هفته بعد هم امتحانشه.. از ترم ۹ هم دیگه ایشالا اندوی بیمار :)

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

۲۳۲.بردپیت!

بیمار امروزم توی بخش یه پسر جوون بود. نشوندمش روی یونیت که معاینه رو شروع کنم، یهو یکی از بچه ها اومد گفت گلچین کردی؟؟!! با چشم و ابرو بهش علامت دادم که برو جلوی مریض چرت و پرت نگو. رفتیم اون طرف، به اون یکی میگه مریضشو ببین. بابک جهان بخش پیدا کرده. اون یکی نگاه کرد گفت وااای عجب بردپیتی! 

پسره واقعا واقعا ادم محترم و مودبی بود. وقتی شغلشو ازش پرسیدم و گفت بیکار، یا اون وقتی که استاد بهش گفت چرا دندون اندو شدت رو پر نکردی، گفت چون پولشو نداشتم، یا اون موقع که گفت نمیدونید هزینه عکسم چقدر میشه؟! پول کم همراهمه.. دلم میخواست زمین دهن باز کنه و من برم توش. دلم گرفت جدی.. لعنت به بی پولی و نداری..

حالا این همه بچه ها گفتن وای چه خوشگله و این همه مدت که زیر دست من بود به قیافش دقت نکردم. یعنی اصلا نفهمیدم چه شکلیه ولی قشنگ توی دهنشو با جزئیات حفظم :| خیلی وقتا مریضارو که میفرستم برن رادیولوژی عکس بگیرن، وقتی برمیگردن نمیشناسمشون 😑 فقط به توی دهنشون دقت میکنم و یادم میمونه..

تازه پرونده ای که واسه این پسره پر کرده بودم گم شد😑. مجبور شدم از پذیرش شمارشو بگیرم و بهش زنگ بزنم ببینم اشتباهی پروندشو با خودش نبرده. که خب نبرده بود و پروندم گم شد. شت :|

۴ نظر ۴ موافق ۰ مخالف

۲۳۱. استرس

یکی از پرفشارترین و پراسترس ترین دوران های عمرمو میگذرونم و مسئله اینجاست که نمیتونم بگم فلان موقع این فشار و استرس تموم میشه. حالا حالا ها قراره همراهم باشه..

این روزا واقعا دارم حس میکنم که دیگه نمیکشم، که دیگه توان ادامه دادن ندارم و کاش تموم میشد.. گاهی حس میکنم نمیتونم پنج ترم دیگه هم ادامه بدم :| انصراف هم گزینه ایه حتی 😑

پ ن: کلی کامنت جواب نداده هست که سر فرصت جواب میدم.

۴ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
About me
روزمرگی‌های یه دندونپزشک
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان